طرح پهنهبندی حریم شهر مشهد
مجتبی سلامیان کارشناس و خبرنگار دانشنامه تخصصی و پایگاه خبری موج شهر به موضوع طرح پهنهبندی حریم شهر مشهد؛ تاریخچه آن در طرح های جامع و تفصیلی، مبانی نظری و نظریان اندیشمندان در این حوزه و آسیب شنایی آن می پردازد.
مطابق تعریف ماده ۲ قانون تعاریف محدوده و حریم شهر، روستا و شهرک و نحوه تعیین آنها؛ حریم شهرعبارت است از قسمتی از اراضی بلافصل پیرامون محدوده شهر که نظارت و کنترل شهرداری درآن ضرورت دارد و از مرز تقسیمات کشوری شهرستان و بخش مربوط تجاوز ننماید. تصویب طرح پهنهبندی حریم شهر مشهد از موضوعات دارای اهمیت و قابل توجه است که سخن امروز و دیروز نبوده و زوایای مختلفی دارد. این مفهوم دارای تعاریف و پیشینه ای است که در مطلب ذیل به بررسی بخشی از آن میپردازیم. در ابتدا به معرفی 3 تعریف مهم در این موضوع میپردازیم:
حریم شهر:
قسمتی از اراضی بلافصل پیرامون محدوده شهر که نظارت و کنترل شهرداری در آن ضرورت دارد و از مرز تقسیمات کشوری شهرستان و بخش مربوط تجاوز ننماید.
پهنهبندی حریم شهری:
فرایندی است که به تقسیمبندی شهر به مناطق مختلف بر اساس استفاده مجاز، توسعه ممنوع، و محدودیتهای قانونی و فضایی مربوطه میپردازد و هدف آن ایجاد توسعه هماهنگ و پایدار در شهر، حفظ کیفیت زندگی شهروندان، حفظ محیط زیست و جلوگیری از ناهنجاریها و تضادهای شهری است.
ضریب حریم شهری:
ضریب حریم شهری یک مفهوم است که به نسبت میان مساحت حداکثر قابل استفاده در یک شهر (به عنوان مثال، سطح اراضی مورد استفاده برای ساخت و ساز و توسعه) به مساحت کل شهر (به عنوان مثال، مساحت توده شهری) اشاره دارد. این مفهوم نشان میدهد که چقدر از مساحت شهر برای فضاهای عمومی، سبز، فضاهای تفریحی و غیره اختصاص داده شده است و میتواند به عنوان یک معیار برای ارزیابی کیفیت فضاهای شهری و سطح خدمات عمومی در یک شهر استفاده شود.
تاریخچه
در مورد کلانشهر مشهد تا امروز 3 طرح ملاک عمل بودهاند:
- طرح جامع خازنی(1350)
- افق طرح 1350 تا 1375- 25 سال
- جمعیت پیشبینی شده برای افق طرح حدود 5/1 میلیون نفر
- مساحت سطح شهر 3344 هکتار
- توسعه(حریم) شهر 160 تا 180 هزار هکتار
- طرح جامع مهرآزان (1372)
- افق طرح 1370 تا 1395- 25 سال
- جمعیت پیشبینی شده برای افق طرح 8/5 میلیون نفر
- مساحت سطح شهر حدود 20 هزار هکتار
- توسعه(حریم) شهر 30 هزار هکتار
- طرح جامع فرنهاد
- افق طرح 1385 تا 1405- 20 ساله
- جمعیت پیشبینی شده برای افق طرح حدودا 4 میلیون نفر
- مساحت سطح شهر حدود 30 هزار هکتار
- توسعه(حریم) شهر حدود 57 هزار هکتار
حواشی
این روزها در مشهد بین مدیران شهری و تصمیم گیران شهری بحثی اساسی درباره طرح پهنهبندی حریم شهر مشهد و تداخل محدوده شهر مشهد با حریم شهرستان طرقبه شاندیز و خلاف متن قانون بودن این موضوع شکل گرفته است اما سوال اساسی این است که سوای این حواشی مدیران شهری در هر دو جبهه چه تدابیری برای خدمترسانی در محدوده شهری و چه برنامههایی برای کنترل و توسعه حریم آتی شهرها دارند؟
بحث اساسی دیگری که این روزها مطرح شده این است که آیا افزایش ضریب حریم شهری مشهد که چیزی نزدیک به حدود سه برابر محدوده شهر است به نفع مشهد است؟
واقعیت امر این است که این افزایش چشمگیر که میزان اصولی آن 5/1 تا 2 برابر محدوده شهر است، مشکلاتی را برای شهرداری مشهد به دنبال داشته است. ازجمله اینکه ساختوسازها و تغییر کاربریهای مختلفی درگذشته انجامشده که نظارت اصولی و دقیقی بر آن وجود نداشته است و اینکه این امر باعث سوداگری زمین در کلانشهر مشهد شده است بدین صورت که عدم اطلاع کافی از قوانین از یک طرف و از طرفی دیگر استفاده برخی فرصتطلبان از جهل به قانون برخی شهروندان، مشکلات و ضررهای مالی کلانی را برای آنها صورت دادهاست که در نتیجه آن مردم مجریان قانون را در مقابل خود میبینند درحالیکه مجریان قانون با اعمال قانون و برخورد با متخلفین در واقع مدافع حقوق عامه هستند.
مبانی نظری طرح پهنهبندی حریم
جدای از اینکه بررسی اصولی این مقوله نیاز به نشستهای تخصصی، نظرات تخصصی اندیشمندان حوزه شهرسازی و اساتید بنام دارد نگارنده با اندک اشراف نسبی به این موضوع و مرور تجربیات جهانی و نظریات معتبر گزاره هایی را ارائه نمودهاست.
بسیاری از نظریهپردازان و پژوهشگران در زمینه “ضریب حریم شهری” تحقیقاتی انجام دادهاند؛ که به چند نظریه برجسته در این زمینه پرداختهایم:
نظریه نئومارکسیستی:
این نظریه به بررسی رابطه میان مساحت حریم شهری و نقش قدرت و طبقههای اجتماعی در شهر پرداخته و معتقد است که توزیع فضا و حریم در یک شهر به عنوان ابزاری برای تقسیم منابع و قدرت به کار میرود.
نظریه همگرایی محیطی:
این نظریه بر روی نقش تناسب و توازن بین انسان و محیط زیست در طراحی و توسعه فضاهای شهری تأکید دارد و معتقد است که ضریب حریم شهری باید بر اساس استانداردهای زیستمحیطی و پایداری تعیین شود.
نظریه شهرسازی سنتی:
در این نظریه، توجه به مفهوم شهر سنتی و تاریخچه فرهنگی و اجتماعی آن مورد تأکید قرار میگیرد و ضریب حریم شهری به عنوان بخشی از محافظت از شخصیت و ارزشهای فرهنگی شهر تعریف میشود.
نظریه شهرسازی مدرن:
این نظریه به بررسی نقش فضاهای عمومی، ارتباطات شهری، و انعطافپذیری فضای شهری پرداخته و معتقد است که ضریب حریم شهری باید بر اساس نیازها و خواستههای مدرنیته و زندگی امروزی تعیین شود.
دیدگاه و نظرات چند شهرساز معتبر به این مقوله:
جین جیکوبز:
در مورد ضریب حریم شهری تأکید دارد که طراحی شهری باید بر اساس اصول پایداری و انعطافپذیری مبتنی بر معیارهای زیستمحیطی انجام شود. او معتقد است که حریم شهری باید به نحوی تنظیم شود که زندگی شهری از نظر محیطی پایدار و اجتماعی مناسب باشد.
کارلو راتسیور:
به توازن میان فضاهای عمومی و خصوصی در شهر پرداخته و باور دارد که ضریب حریم شهری باید بر اساس نیازها و اولویتهای اجتماعی و فرهنگی مردم تعیین شود.
جان فورستر:
به مسائلی مانند توزیع فضاهای عمومی، تعاملات اجتماعی و نیازهای زندگی اجتماعی در شهر توجه دارد و معتقد است که ضریب حریم شهری باید بر اساس این عوامل تعیین شود.
اما مهمترین بحث در این باره مربوط به آستانه تحمل ضریب حریم شهری است که به میزانی اشاره دارد که شهر هنوز میتواند به طور موثر و پایدار به افزایش جمعیت، توسعه اقتصادی، و توسعه فضای شهری پاسخ دهد بدون ایجاد مشکلات جدی در زمینههایی مانند ترافیک، آلودگی هوا، کاهش فضای سبز، و کیفیت زندگی شهروندان؛ به عنوان یک مثال، استانه تحمل ضریب حریم شهری به طور متوسط بین 2 تا 3 در نظر گرفته میشود، اما این مقدار بستگی به شرایط محلی و منطقهای شهر دارد. ممکن است در شهرهای کوچکتر یا در مناطق با شرایط خاص، این مقدار کمتر یا بیشتر باشد.
اما بحث اساسی این است که رشد مداوم نسبت حریم به محدودهی شهری کلانشهر مشهد چه عواقبی دارد؟
این مسأله میتواند منجر به مشکلاتی مانند ترافیک، افزایش آلودگی هوا، کاهش فضای سبز و افزایش فشار بر زیرساختهای شهری شود. برای کنترل این مشکلات، نیاز به برنامهریزی شهری کارآمد، مدیریت بهینه منابع و ایجاد فضاهای شهری مناسب است. از این رو، بسیاری از شهرداریها و مقامات شهری توسعههای شهری را بر اساس استانههای تحمل حریم شهری و با در نظر گرفتن مسائل محیطی و اجتماعی موجود برنامهریزی میکنند. امروزه یک تجربه موفق در حوزه پهنهبندی حریم شهری تجربهای تلقی میشود که در آن به 4 اصل: مشارکت اجتماعی فعال، توجه به محیط زیست و پایداری شهری، توسعهی معادلات اجتماعی و تعامل با بخش خصوصی و نهادهای غیردولتی توجه خاصی شدهباشد.
سوال اساسی این است که کلانشهر مشهد (به عنوان دومین کلانشهر کشور و یکی از قطبهای شاخص گردشگری شیعیان) سوای این حواشی و اختلافات مدیریتی آیا آمادگی تحمل این ضریب شهری را دارد؟ آیا مسئولان شهری برنامهای برای مقابله با سوداگران زمین و مسکن دارند؟ آیا در اختلافاتی که در حوزه تصویب طرحها بخصوص در طرح جامع سوم رخ داده منفعت شهروندان به عنوان اصل مهم و حیاتی مورد توجه قرار گرفته است؟
آخرش سایه های در قدرت دنبال منافع خودشون هستن و در کمیسیون مختلف به دنبال تغییر کاربری اراضی
موضوع مشارکت اجتماعی فعال، توجه به محیط زیست و پایداری شهری، توسعهی معادلات اجتماعی و تعامل با بخش خصوصی و نهادهای غیردولتی بسیار مهم و جدی است.